شقایق را به لاتین papa ver rhoeas میگویند.
شقایق را همه دیدهایم زیرا به فراوانی در دشتها و جلگهها و ارتفاعات کوهها میروید.
ساقه شقایق، سیز باریک و نرم است.
ارتفاع آن از بیست و پنج سانتیمتر تا نود سانتیمتر میرسد و دارای کرکهای کوچکی است.
برگهای آن دراز و شبیه به نیزه است.
گلهای شقایق، از خرداد باز میشود و تا شهریور دوام میآورد.
رنگ گلهای آن قرمز خوش رنگی است ولی گاهی متمایل به سفیدی و بنفش هم میشود.
هر گلی به شکل چتر باز میشود و دارای چهار گلبرگ نازک و مثل ابریشم نرم است.
میوه شقایق، کپسولی بیضی شکل است که از یک تا دو سانتیمتر از شش تا ده میلیمتر عرض دارد.
همین کپسول است که شقایق را از انواع مشابه خود که یکی از آنها سمی است، متمایز و مشخص میکند.
شما گلهای شقایق را موقعی که گل میکند بچینید و میوههای آن را وقتی کاملاً رسید بچینید و سعی کنید که خیلی سریع آنها را خشک کنید.
برای خشک کردن گل شقایق، بدون آن که آنها را مچاله کنید، روی کاغذی پهن کنید.
وقتی شما موفق شدید گل شقایق را به خوبی خشک کنید، رنگ گلبرگهای آن قرمز تند میشود، و الا به رنگ سیاه یا بیرنگ در میآید.
وقتی گل شقایق، خوب خشک شد گلبرگهای آن را جدا کنید و در جعبهای که در آن محکم بسته شود و از نفوذ رطوبت جلوگیری کند، بگذارید و هر وقت به آن احتیاج داشتید، مورد مصرف و استعمال قرار دهید.
میوههای شقایق، که همان کپسول هستند، احتیاج به مراقبت مخصوصی برای خشک کردن ندارند.

تاریخچه شقایق
نام شقایق، در فرانسه از کلمهای مشتق شده است که از نظر شباهت به تاج خروس به نام خود خروس میرسد.
قدیمیها این گیاه وحشی و خودرو را میشناختهاند.
تئو فراست که در سالهای ۳۷۲ تا ۲۸۷ قبل از میلاد مسیح میریسته است، میگوید که:
تخم و دانههای شقایق شکم را پاک میکند.
دیو سکورید که در قرن اول میلادی میزیست، جوشانده کپسول شقایق را در شراب برای تحریک خواب تجویز میکرد و برگها را میکوبید و به صورت مرهم آن را برای درمان ورم مصرف میکرد.
جالینوس حکیم که در سالهای ۱۳۱ تا ۲۰۱ میلادی زندگی میکرد، به خواص مسکن شقایق، اعتقاد داشت. پزشکان عصر رنسانس، اهمیت زیادی به شقایق میدادند.
دالهشان یکی از پزشکان عصر رنسانس درباره شقایق، اینطور نوشته است:
با جوشانده شقایق،دهان را اگر بشویند ضدعفونی کرده و لثههای متورم را به حال طبیعی خود بر میگرداند. همچنین در صورت خونریزی، جریان خونریزی را از بینی قطع میسازد.